کاش میشد رفت!

ساخت وبلاگ

همه ی این روزا دلم میخواست بنویسم ولی انگار  حرفی برای گفتن نداشتم
اما الان حرف دارم

نمیدونم چرا امشب یهو دلم یکیو خواست که منو بخواد 

دوست داشتنها همیشه هست و شکر برای بودنشون،ولی موندم چرا اون شکلی از رابطه که تهش میشه ازدواج شکل  نمیگیره!!!!
چرا تو این 31سال و اندی من دلم دوباره نلرزید! چرا کسی نیست!!!

کلا معتقدم که من باید ازدواج سنتی داشته باشم،ولی امشب یکم این فکرم داره اذیتم میکنه!دلم خواست یکی که منم میخوامش منو بخواد،حس کردم شکل سنتیش رابطه ی  نزدیکی با مکانیکی شدن داره

درست یا غلطشو نمیدونم،بذار اول با خودم به نتیجه برسم بعد بیام غر بزنم

ولش کن! به درک، لیاقت ندارن

انقدر مغزم پر سرو صدا شده که تمرکز نوشتن و گرفته ازم!
دوباره کم خونیم زیاد شده،لوس کرده خوددشو!  دیگه حوصله ی آمپول زدن و ندارم،فعلا که هیچکاری نکردم،خودمو بکشم لاغری ماه رمضون و  جبران کنم!  به قول عمو علی زهرا دیگه داره میشکنه

دلم امام رضا میخواد و یه دل سسسسسسسسسسیر گریه  ....

 

بی ردپا ......
ما را در سایت بی ردپا ... دنبال می کنید

برچسب : کاش میشد رفت و دیگر برنگشت,کاش میشد رفت,کاش میشد مرد مثل راه رفتن, نویسنده : formeanda بازدید : 104 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 2:21